شب یلدا تو خونه مامان اعظی
اولین شب یلدا زندگیت حسابی اتیش سوزوندی هلی من . هر سال میریم خونه مامان اعظی . پارسال تو تو شکم من بودی وقتی شروع کردی تکون خوردن همه دونه دونه دستاشونو گذاشتن رو شکم من تا تکون خوردناتو حس کنن و یه دنیا قربون صدقه ات رفتن اخی یادش به خیر بابا جون علی می گفت میشه سال دیگه بشه نوه خوشگلم این وسط بچرخه . امسال به یاد همین حرفش افتاد و تو وقعا اون وسط همش دور زدی و دستتو توهمه خوراکی ها کردی کیک که دیگه از دست تو اش و لاش شد . ...
نویسنده :
هانی بقانام
20:56